مادرم یا به قول خودم مامانم

ساخت وبلاگ
حال و هوایی دارم که نوشتن برام یعنی دوباره متولد شدنگاهی فقط برای خودت بودن، یعنی زندگی کردنگاهی که فکر میکنی تنها خودتی که خودت رو درک میکنی، اینکه از فهمیده شدن، ناامید شدی، لااقل کمیدلنوشته‌های قدیم و جدیدفرق نمیکنه، فقط می‌نویسم، برای خودم و شاید برای تویی که مثل من، خودت موندی و خودت مادرم یا به قول خودم مامانم...ادامه مطلب
ما را در سایت مادرم یا به قول خودم مامانم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafas53 بازدید : 7 تاريخ : چهارشنبه 1 آذر 1402 ساعت: 14:18

همیشه شانس دیگه‌ای خواهد بود،دوستی دیگه،نیرویی دیگه،برای هر پایان همیشه آغازی هستبیا به آغازهای خوب فکر کنیم.به صبحی که پیش رو داریم،بیا به جای مقاومت در برابر تغییراتی که خدا برامون رقم زده، تسلیم بشیم...بگذاریم زندگی با ما جریان پیدا کنه، نه بی ما!نگران این نباشیم که زندگی‌مون زیر و رو بشه، از کجا معلوم، شاید زیر زندگی‌مون بهتر از روی اون نباشه؟!!پس دوباره درود و صبح و روز جدیدمون بخیربا امید به بهترین رخدادها و بهترین تصمیمات خدا و قلبمون ... مادرم یا به قول خودم مامانم...ادامه مطلب
ما را در سایت مادرم یا به قول خودم مامانم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafas53 بازدید : 8 تاريخ : چهارشنبه 1 آذر 1402 ساعت: 14:18

یک روز به خانه برمیگردی،
در حالی که خودت را در خانه ی مردی که دوستت ندارد جا گذاشته ای...

فراموش کرده ای چطور باید گریه کنی،
دست هایت را گشوده ای
تا کسی که نیست را در آغوش بکشی!
آینه ها تو را انکار می‌کنند
و فکر میکنی به اینکه
دلت بیشتر از هر کسی
برای خودت تنگ می شود...

چیزی جز نفس کشیدن برایت نمانده...
و هربار که عطری آشنا
جنازه ای را از زیر خرابه های خاطراتت بیرون میکشد
لبخند میزنی
و میدانی
زنی که دست به قتل عام موهایش زده است چیزی برای از دست دادن ندارد...

مادرم یا به قول خودم مامانم...
ما را در سایت مادرم یا به قول خودم مامانم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafas53 بازدید : 30 تاريخ : جمعه 5 آبان 1396 ساعت: 4:05

من بلد نیستم بگم حرف دل عاشقمدلهره دارم وقتی بری وقتی بفهمی راز رویه دنیا حرف مونده اگه بغض لعنتی بزارهتا بگم مسیر دنیا جز تو پایانی ندارهمن یه حرفم مثل آتیش تو مثل بارون میمونیمن تو حسرت پریدن تو شبیه آسمونیکاش میشد فقط یه لحظه پای حرف من بشینیکاش م مادرم یا به قول خودم مامانم...ادامه مطلب
ما را در سایت مادرم یا به قول خودم مامانم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafas53 بازدید : 30 تاريخ : جمعه 5 آبان 1396 ساعت: 4:05

پشت blockکردن،کسی جان میدهدفکر کن چقدرتلخ باید باشد حس زندانی که همسرش رابه آغوش کشیده و وقت ملاقات تمام شده...فکر کن...وقتی دستت راروی blockگذاشتیفکر کن چقدرباید وقت ملاقت تمام شده باشد،که مامورین کسی راکه زندانی توست بِکشَند تا از p.m دادن به تو جد مادرم یا به قول خودم مامانم...ادامه مطلب
ما را در سایت مادرم یا به قول خودم مامانم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafas53 بازدید : 30 تاريخ : جمعه 5 آبان 1396 ساعت: 4:05

نامه ای از خدا... ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻦ ﺍﺻﻼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻡ !ﺑﺮﻭﻳﺪ ،ﻣﺜﻞ ﺁﺩﻡ ﺯﻧﺪﮔﻴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﻴﺪ ،ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺷﻌﺮ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﮑﻨﻴﺪ .ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ میخواهید ﺳﺮ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﮐﻼﻩ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﺪ ، ﭼﺮﺍ ﭘﺎی ﻣﻦ ﺭﺍ ﻭﺳﻂ ﻣﯽ ﮐﺸﻴﺪ؟ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺧﺪﺍﻳﻢ ﭼﺮﺍ موسی ﺭﺍ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﺗﺎ ﺷﻨﺒﻪ ﺭﺍ ﺗﻌﻄﻴﻞ ﮐﻨﺪ ، عیسی ﺭﺍ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﻳﮏﺷﻨﺒﻪ ﻭ به مسلمانها ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺟﻤﻌﻪ ﺭﺍ؟ﭼﺮﺍ ﮐﺎﺭی ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻋﻴﺴﻮی ﺷﺮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻠﻴﺴﺎ یعنی خانه خدا راحت ﺑﻨﻮﺷﺪ! ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎی ﺷﺮﺍﺏ، ﺷﻼﻕ ﺑﺨﻮﺭﺩ؟ﭼﺮﺍ ﯾﮑﯽ ﭼﺎ مادرم یا به قول خودم مامانم...ادامه مطلب
ما را در سایت مادرم یا به قول خودم مامانم دنبال می کنید

برچسب : بنام, نویسنده : nafas53 بازدید : 33 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 2:11